۶- پس از گذشت دو سال از آخرین خبر غایب،ورثه ی او می توانند از دادگاه درخواست کنند که دارایی غایب را به تصرف آنها داده شود.
۷- دادگاه صالح در رسیدگی به دعاوی راجع به ترکه متوفی تا زمانی که ترکه تقسیم نشده در دادگاهی که آخرین اقامتگاه متوفی در ایران در آن محل بوده است، می باشد ؛ بعد از تقسیم ترکه در محل اقامت وراث.
۸- مقصود از تحریر ترکه عبارت است از تعیین مقدار ترکه و دیون متوفی.
۹- منظور از رد ترکه عبارت است از،عدم پذیرش ترکه از سوی وراث؛که ظرف مدت یکماه باید به عمل آید.
۱۰- تصفیه ترکه عبارت است از تعیین دیون ترکه و حقوق بر عهده متوفی و پرداخت آنها و اخراج مورد وصیت از ماترک.
۱۱- وصیت خودنوشت در صورتی معتبر است که تمام آن به خط موصی نوشته شده باشد و دارای تاریخ(روز،ماه،سال) به خط موصی باشد و به امضای او رسیده باشد.
۱۲- اولیای خاص عبارتند از:پدر،جدپدری و وصی منصوب از طرف آنان.
۱۳- در امور حسبی، دادرس در تمام مواقع رسیدگی موظف است دلایل را قبول کند.
بازپرس یا قاضی پرونده یا مستنطق مقامی است که تحقیق مقدماتی جرایم و جمع آوری دلایل به نفع یا ضرر متهم بر عهده اوست.
دادیار کیست؟
دادیار صاحب منصبی است که به نمایندگی از طرف دادستان انجام وظیفه می کند دادیار اگر عهده دار انجام تحقیقات مقدماتی شود باید کلیه قرارهای خود را به تایید دادستان یا معاون وی یا دادیار اظهار نظر برساند.
1-بازپرس ممکن است با دادستان اختلاف نظر داشته باشد و مرجع حل اختلاف آنها دادگاه عمومی خواهد بود اما در خصوص دادیار نظر نهایی با دادستان است.
2-بازپرس می تواند راساً شروع به کار کند و در مواردی نیز از دادستان اجازه کسب نماید ولی دادیار برای اقدام به هر کاری باید از طرف دادستان مامور شود.
آئیندادرسیمدنی-فرجامخواهی
دیوان عالی کشور یک مرجع نظارتی است که در عالی ترین درجه قضاوتی ایران قرار دارد و دیوان عالی کشور هرگز دادگاه نیست زیرا حق رسیدگی ماهیتی را ندارد بلکه وظیفه دیوان تشخیص انطباق یا عدم انطباق رای مورد فرجام با قانون و در جایی که قانون نبود و نوبت به شخص رسید با موازین شرعی است از همین روست که می گویم فرجام خواهی اساساً دادرسی نیست تا بگویم که شیوه دادرسی در دیوان عدولی است یا اصلاحی بلکه یک نوع رسیدگی شکلی است که در نتیجه آن رای مورد فرجام یا تأیید می شود و یا نقض می شود و چون رای دیوان نظری بر تأیید یا نقض رای سایر قضاوت به معنای خاص رای به حساب نمی آید در نتیجه اعتراض ثالث و اعاده دادرسی نسبت به رای دیوان همواره منتفی است.
احکامقابلفرجام از احکام دادگاه بدوی به شرط آنکه در موعد ۲۰ روزه تجدید نظر خواهی به عمل نیاید و حکم راجع به اصل نکاح ;طلاق ‚فسخ آن، نسب، حجر، ثلث، وقف، حبس و تولیت باشد و یا اینکه خواسته بیش از ۲۰ میلیون ریال (2میلیون تومان)باشد. و همچنین از احکام دادگاه تجدید نظر صرفاً حکم راجع به اصل نکاح طلاق و فسخ آن نسب حجر و وقف قابلیت فرجام خواهی را دارند. نکته: در دادگاه تجدید نظر حکم در دعوای مالی صادر شود و در عین حال قابل فرجام باشد همچنین احکام راجع به ثلث و حبس و تولیت فقط به شرط آنکه ازدادگاه بدوی صادر شوند و مورد درخواست تجدید نظر واقع نشوند قابلیت فرجام خواهی را دارند.